مقاله ای درباره زندگانی امام زمان (عج)
مقدمه:
وقتی سخن از طرح مباحث مهدویت به میان می آید ممکن است سؤال شود که با وجود موضوعات بسیار متنوعی که در جهان علم و دانش وجود دارد و نیاز های مختلفی که آدمی به دانش های گوناگون دارد و از سوی دیگر محدودیت وقت و امکانات چه لزومی برای پرداختن به مباحث مهدویت وجود دارد؟ یا صرفا بحث هایی که دانستن آن از ندانستن بهتر است. آیا آنها که از مهدویت چیزی نمی دانند یا بسیار کم اطلاع هستند در زندگی و حیات دنیوی خود به بن بست گرفتار آمده اند؟
بنابراین ضرورت طرح معارف مهدویت باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. برای اثبات لزوم طرح معارف مهدویت می توان از ابعاد مختلف به این بحث نگاه کرد و ضرورت آن را از زاویه های گوناگون بررسی کرد .
در روایتی که شیعه و سنی از پیامبر اسلام نقل کرده اند و مورد قبول همگان است آمده:
« مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً» :
هرکس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت، مرده است.
1) ولادت و نسب:
الف) نسب
مهدی منتظر از اولاد امام حسین(ع): محدثین شیعه و سنی،روایات متعددی از پیامبر(ص) نقل کرده اند که حضرت مهدی از اولاد امام حسین(ع) است.
مادر
مادر آن جناب را به نام های متعددی معرفی نموده اند، مانند: نرجس، صیقل، ریحانه، سوسن، حکیمه و مریم.
ب) ولادت
آفتاب وجود دوازدهمین پیشوای ولایت در آسمان وجود بشریّت در نیمه شعبان سال 255 هجری بر جهانیان پرتو افکند. او همنام رسول اکرم(ص) و هم کنیه آن حضرت(ابوالقاسم) است.
شرایط سیاسی حاکم بر عصر امام هادی(ع) به غلت تدابیر شدید نظامی خلفای عباسی، باعث شد تا ولادت امام زمان از همگان مخفی بماند به جز علمای دین و یاران امام.
در سال 260 هجری امام هادی (ع) به شهادت رسیدند. این در حالی بود که حضرت مهدی (عج) فقط 5 سال داشتند و ایشان در این سن کم به امامت شیعیان روی آوردند.
ج) امامت و کودکی
چگونه ممکن است امام مهدی، پیشوای دوازدهم شیعیان که بعد از وفات پدرش حسن بن علی العسکری، پنج ساله بود، امام شود؟ آیا ممکن است کودکی پنج ساله پیشوای مسلمین باشد؟
مقام نبوّت و امامت ظاهری نا چیز نیست که هر کسی صلاحیت آن را داشته باشد، بلکه نبوت مقام ارجمندی است که شخص واجد آن مقام با حق تعالی ارتباط و اتصال داشته و از علوم عوالم غیبی بر خوردار می شود، احکام و قوانین الهی بر باطن و قلب نورانیش وحی و الهام می گردد و به صورتی آنها را دریافت می کند که از هرگونه خطا و اشتباهی معصوم است. همینطور ولادت و امامت، مقام بزرگی است که واجد آن مقام به صورتی احکام الهی و علوم نبوت را تحمیل و ضبط می کند که خطا و نسیان و عصیان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد و همواره با عوالم غیبی مرتبط بوده و از افاضات و اشراقات الهی بهره مند می گردد.
بواسطه علم و عمل؛ پیشوا و امام انسانی نمونه و مظهر دین و حجت خداوندی است که هر کسی قابلیت و استعداد این مقام را ندارد، بلکه باید از حیث روح در مرتبه اعلای انسانیت باشد تا لیاقت ارتباط با عوالم غیبی و دریافت علوم و ضبط آنها را واجد باشد و از حیث ترکیبات جسمانی در کمال اعتدال باشد نا بتواند حقایق عالم هستی و اضافات غیبی را بدون خطا و اشتباه به عالم الفاظ و معانی تنزل و به مردم ابلاغ کند.
بنابراین پیامبر و امام از حیث آفرینش ممتازند و به واسطه همین استعداد و امتیاز ذاتی است که خداوند متعال آنان را به مقام نبوت و امامت انتخاب می کند. این امتیاز از همان دوران کودکی در وجود آنان موجود است،لیکن هر وقت که صلاح باشد و شرایط موجود شد، آن افراد رسماً به مقام و منصب نبوت و امامت معرفی می شوند. این انتخاب و نصب ظاهری چنانکه گاهی بعد از بلوغ یا در زمان بزرگی انجام می گیرد، ممکن است در ایام کودکی تحقق پذیرد.
وجود فعلی امام عصر(عج): یکی از امتیازات مذهب تشیع این است که مذهب زنده و جاودانی است، چرا که قائل است امام وحی و زنده دارد. ادیان دیگر ؛ یا رهبرشان از دنیا رفته اند و یا هنوز متولد نشده اند. تنها مذهبی که قائل است امام او زنده است و هستی به برکت او می چرخد و تمام مشخصات آن امام را ضبط و ثبت نموده، تشیع است.
2) ویژگی های امام زمان:
لقب قائم
یکی از القاب امام زمان قائم به معنای قیام کننده است. چون او قائم به امر خداوند است تا ظهور نماید و به قسط و عدل قیام کند و با تشکیل حکومت جهانی اسلام، تمام فرائض را عملی نماید و هدف ارسال رسل و امامت را به طور کامل تحقق سازد.
همه ائمه دارای القابی بوده اند که از طرف خدا به آن ملقب شده اند. امام دوازدهم(عج) نیز لقب قائم را بنابر اخبار متواتره از رسول خدا دارد. روایاتی بر این مطلب دلالت دارد که ائمه دیگر هم حضرت را با الهام از فرمایشات رسول اکرم(ص) به این لقب خوانده اند و این لقب را به حضرت اختصاص داده اند.
بر اساس روایات معتبر، لقب مهدی، یعنی کسی که بوسیله خدا هدایت شده باشد؛هم اولین بار توسط رسول خدا (ص) به آن حضرت داده شده است.
دیگر القاب آن حضرت عبارتند از: حجة الله، خلف صالح، منتقم، ولی الله، صاحب الامر، صاحب الزمان، منصور و ... .
ذکر نام
نام اصلی آن حضرت «م ح م د » است. نامی که پیامبر اکرم (ص) بر او نهاده و فرموده:اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است.
یکی از ویژگی ها و خصوصیات امام زمان(عج) این است که در برخی از روایات از تصریح به نام آن حضرت منع شده است. چنان که مرحوم طبرسی می گوید:
امام دوازدهم - صلوات الله علیه – نام او، نام رسول خدا و کنیه او، کنیه رسول خدا است و برای هیچ کس جایز نیست که آن حضرت را به اسم یا کنیه اش پیش از خارج شدن از غیبت بخواند. زیرا در این زمینه نهی وارد شده است. و در زمان غیبت، او را با یکی از لقبهایش یاد می کنند و برخی از لقبهای آن حضرت عبارتند از:الحجّة، القائم، المهدی، الصالح، صاحب الزمان، المنتظر.
طول عمر
طولانی بودن عمر امام زمان(عج) در طول تاریخ مورد سؤال بوده است. در حالی که طول عمری فراتر از قرنها از دیدگاه های گوناگون، امری شدنی و ممکن است. در اینجا به بررسی امکان تحقق چنین امری می پردازیم.
امکان عقلی: مقصود از این امکان، محال نبودن عمر طولانی از نظر عقل است. از نظر عقل، درازی عمر با تناقض همراه نمی باشد و مانعی برای تحقق آن وجود ندارد. زیرا در مفهوم زندگی ، مرگ زودرس نهفته نیست. این مانند عدد 3 نیست که فرد است و برای زوج شدنش تناقض لازم می آید.ممکن است برای انسان شرایط و محیطی پدیدی آید که سلولهای بدن پیوسته بازسازی شوند و بافت های قبلی که دچار پیری و فرسودگی شده اند به تدریج در جریان خون حل و بازسازی شوند.لذا از نظر عقل سالها زنده ماندن محال نمی باشد.
امکان علمی:امکان علمی بدین معناست که از نظر علم، سفر انسان به سیارات منظومه شمسی و دیگر منظومه ها مردود نیست و نظریه های علمی امکان زندگی دراز مدت را برای انسان محال نمی داند. امروزه در کیهان شناسی، روانشناسی و سایر رشته های علمی، هر روزه نظریات استواری پدید می آید که با دلایل و شواهد بیشتر همراه می باشد.
امکان عملی: امکان عملی آن است که پدیده روز افزون علمی و تحقیقی مانند سفینه های فضایی، دریایی، ژن شناسیها، اندامهای مصنوعی، رشد جانوران بیرون از رحم و . . . زندگی اجتماعی را سامان می دهد، که یک نوع از پیشرفت علمی به شمار می رود، در پرتو آن می توانیم درباره عمر مهدی(عج) به بررسی بنشینیم. دیگر هیچ انگیزه ای برای شگفتیها باقی نمی ماند، مگر اینکه در دانش امام مهدی(عج) شک کنیم و پیشی گرفتن علم او را بر کاروان دانش بشر، بعید بشماریم. اگر همه اینها را باور داریم، چگونه برای خداوند بلند مرتبه دشوار می شماریم که مهدی(عج) را بر دانش زمان پیشی دهد؟ چگونه است که طول عمری که خداوند به موعود منتظر بخشیده شگفتی می آورد، در این صورت دگرگون کردن جهان و نوساختن آن بر مبنای تمدن بزرگ که به عهده آن حضرت گذاشته شده است را چگونه باید نظر داشت؟
خصوصیات جسمی
در مورد خصوصیات ظاهری حضرت مهدی(عج) امام رضا(ع) می فرماید:
نشانه و علامت قائم این است که سن حضرت زیاد است ولی از نظر چهره جوان می نماید؛ به گونه ای که اگر کسی به او نظر کند می پندارد او در سن چهل سالگی یا کمتر است. نشانه دیگرش اینکه گذشت روزگار او را پیر نمی کند تا زمانی که اجلش فرا رسد.
و پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
او از فرزندان من است، اندامش چونان مردان بنی اسرائیل سخت و ستبر است. به هنگام سختی و گرفتاری امت من قیام می کند، رنگ چهره اش به عرب ها شباهت دارد، قیافه اش چون مرد چهل ساله می نمایدو ...
بنابراین امام از نظر سنّی به جوانی 30 تا 40 ساله می نماید، اگرچه عمر او بسیار طولانی است.
3) غیبت:
انواع غیبت
1- غیبت شخصیتی:در این فرض امام زمان(عج) از نظر شخصیتی بر ما مخفی است. یعنی آن حضرت به طور عادی زندگی می کند و مردم کوچه و بازار او را ملاقات کرده و با او نشست و برخاست و معاشرت کنند و حضرت با مردم همدم و هم صحبت می شود ولی مردم شناخت و معرفت به اینکه این شخص امام زمان(عج) است ندارند. حکمت الهی چنین اقتضا کرده که حضرت با ناشناس ماندن از خطرات احتمالی ستمگران و ظالمان در امان بماند تا ذخیره ای برای روز مبادا باشد.
2-غیبت شخصی به دلیل نامرئی بودن امام زمان(عج): به این معنی که امام روی زمین است و اینجا زندگی می کند و به جاهای مختلف می رود و از احوالات و رفتار شیعیان مطلع می شود و آنها را مورد عنایت و لطف خود قرار می دهد، ولی هیچ کس وجود حضرت را با چشمان ظاهری نمی بیند، چنانکه حضرت خضر چنین است.امام رضا(ع) فرموده:
خضر(ع) آب حیات نوشیده، تا نفخ صور زنده است، او به نزد ما می آید و سلام می دهد ما صدای او را می شنویم ... و در هر سال در مراسم حج حاضر است. ولی دیده نمی شود.
این نوع اختفاء که همان ناپیدائیست؛ با اختفا به صورت ناشناس بودن فرق دارد، زیرا اختفاء به صورت ناشناسی به طور عادی صورت می گیرد و هیچ گونه موؤنه ای ندارد؛ ولی استتار به صورت نامرئی بودن نیاز به تصرفات و اعجاز دارد.
3- غیبت شخصی به دلیل تصرف در چشمان مردم: در این فرض نا پیدائی حضرت مهدی(عج) به خاطر دخل و تصرف ایشان در چشمان مردم است. در این مورد نیز نیاز به اعجاز و قدرت الهی است تا در حین حضور امام در میان مردم؛ حضورشان در اجتماعات و تجمعات دیده نشود. در قرآن کریم و روایات به مواردی اشاره شده که با معجزه الهی، افرادی نمی توانستند یک موجود قابل دیدن را مشاهده نمایند.
غیبت صغری
با شهادت امام عسکری(ع) در سال260 قمری، مرحله غیبت کوتاه مدت امام دوازدهم(عج) آغاز شد و تا سال329؛ یعنی 69 سال به طول انجامید. این غیبت به لحاظ این که از جهت زمانی محدود است،به آن «غیبت صغری» می گویند.این دوره نقش بسیار مهمی در ایجاد آمادگی شیعه برای پذیرش«غیبت کبری» داشت.
در طول غیبت صغری گرچه امام از نظرها پنهان بود، اما کسانی بودند که با آن حضرت در تماس بودند و سمت«نواب خاص» امام را داشتند؛ هر یک از شیعیان می توانستند به وسیله نواب مشکلات و مسائل خود را به عرض آن حضرت برسانند و توسط آن پاسخ خود را دریافت کنند. گاهی گروهی از مردم به وسیله آن نایبان خاص به دیدار امام می رسیدند.این نایبان 4 نفر بودند و به «نواب اربعه» مشهورند.
اسامی اینها که همگی از علما و بزرگان شیعه هستند به ترتیب عبارتند از:
1- ابوعمرو،عثمان بن سعید عمری: از سال 260 تا هنگام وفات که ظاهراً قبل از سال 267 بوده است.
2- ابوجعفر،محمد بن عثمان عمری: از هنگام وفات سفیر اول تا سال 305
3- ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی: 305 تا 326
4- ابوالحسن، علی بن محمد سمری: 326 تا 329
غیبت کبری
این دوره پس از سپری شدن غیبت صغری، آغاز شد و تا کنون ادامه یافته و به امر خداوند تا هنگامی که زمینه پذیرش و رهبری و حکومت جهانی آن حضرت فراهم شود، ادامه خواهد یافت.
این مرحله بزرگترین آزمایش انسان ها و غربال مؤمنان و سنجش ایمان و عمل قرار گرفته است؛ در این مدت طولانی حجت خدا در پشت پرده غیبت، خورشید گونه از پس ابرها، نور افشانی می کند.
علل غیبت امام زمان (عج)
غیبت امام زمان(عج) از اموری است که عقل بشر از کشف همه اسرار آن نا توان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکر ها را مشغول نموده است. ولی باید توجه داشت که بر اساس برخی روایات علت و فلسفه واقعی غیبت امام مهدی(عج) سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم کسی نسبت به آن اطلاع کافی و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد.
بنابراین هر چند نمی توان به اسرار غیبت پی برد، اما با استفاده از روایات معصومین(ع) به برخی از این علل و حکمتها اشاره می کنیم:
1- آزمایش مردم
2- آزادی از بیعت طاغوت های زمان
3- حفظ جان امام
4- آمادگی جهان
زندگی امام زمان در غیبت کبری
همسر و اولاد:در مورد این که در غیبت کبری برای امام زمان(عج) همسر و فرزندانی هست، دلیل قطعی بر وجود یا عدم وجود آن نداریم و میان علما اختلاف است، که برخی می گویند امام ازدواج کرده و فرزند هم دارد ولی برخی این عقیده را قبول ندارند.
محل سکونت امام زمان: روشن نیست که حضرت جا و مکان خاصی داشته و در کجا زندگی می کند. ما نمی دانیم در عین حال نفی هم نمی توان کرد. جزیره خضرا هم که بعضی آن را محل زندگی آن حضرت دانسته اند، به جز حدس، دلیل دیگری ندارد چه بسا دلیل بر نادرستی آن نیز باشد، و لی ممکن است در محلی ناشناخته زندگی کند.
اماکن منصوب به امام زمان:
1- مسجد جمکران
2- مسجد کوفه
3- مسجد سهله
4- وادی السلام
5- سرداب مقدس
ارتباط با امام زمان(عج)
شناخت و ایمان نسبت به امام زمان(عج) و استواری در آن بر هر چیز دیگر مقدم است. در مورد امامان پیشین کسانی بودند که در کنار آنها زندگی می کرده اند ولی چون نسبت به آنان معرفت و ایمان نداشتند؛ بهره ای از آنها نبرده و چه بسا با آنها مخالفت هم می نموده اند.
برای اینکه انسان به ارتباط و دیدار پاک ترین و قدسی ترین وکود روی زمین موفق گردد و لیاقت تشرف به محضر مبارک آن امام بزرگوار را پیدا کنند؛ بیش از هر چیز باید دو امر را به تمام معنا در خود ایجاد کند و در آن استوار باشد:
1- تقوا
2- عشق و محبت به آن سرور
راه هایی که می تواند زمینه ساز ارتباط با ان حضرت گردد،عبارتند از:
1- معرفت و شناخت از چهارده نور تابناک به ویژه حضرت بقیة الله(عج).
2- به یاد آن حضرت بودن در همه اوقات.
3- دعا برای تعجیل فرج در همه زمان.
4- صلوات به محمد و آل محمد برای سلامتی حضرت.
وظائف منتظران:
1- تهذیب نفس و خود سازی
2- تمسک به ریسمان ولایت
3-صبر و پایداری
4- مأیوس نشدن از طولانی بودن دوران غیبت
5- صبر در مقابل حوادث و َآزار دشمنان
6- صبر در مقابل شبهات و القائاتی که علیه دین می شود
4- علائم ظهور:
علائم ظهور منجی عالم بشریت به دو دسته تقسیم می شوند:
1)علائمی که حتماً پیش از ظهور اتفاق خواهند افتاد. با ظهور این علائم، مردم متوجه به پایان رسیدن شب سیه و ظلمانی می شوند و پس از آن، حضرت ظهور می فرمایند و جهان را با عدالت و حکومت خود از ظلمها و بدیها می رهانند، که به آن علائم حتمی گفته می شود.
2) علائمی که نشان از نزدیکی ظهور حضرت داده ولی رخ دادن آنها حتمی نیست. یعنی این احتمال وجود دارد که ظهور، بدون این علائم تحقق یابد و در روایات و احادیث ائمه و حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ع) به آنها اشاره شده است، که به آن علائم غیر حتمی گفته می شود.
علائم غیر حتمی
علایم غیر حتمی با ظهور ارتباط استلزامی ندارند. زیرا ممکن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانه ها حادث شود ولی ظهور توأم و همزمان با آنها شکل نگیرد. مانند اینکه گفته شود نامه رسان هنگامی می آید که هوا صاف باشد.منظور این است که نامه رسان در زمان نا مساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه اینکه هر وقت هوا صاف بود می آید. در باب علایم ظهور نیز مراد این است که حضرت مهدی(عج) در غیراین اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه اینکه هر وقت این اوضاع پدیدار شد، حضرتباید ظهور کند. به بررسی برخی از این علائم می پردازیم:
1- دجّال: در لغت به معنای روکش نمودن یک شی است که باطن آن کم ارزش باشد ولی روی آن را زرق و برق داده یا طلا کاری کنند. از این رو وقتی نام دجّال را برای کسی به کار می برند یعنی آن شخص منافق، دروغگو و فریبنده است. البته معانی متعددی که گاه به ده معنا می رسد برای این واژه ذکر شده که به عنوان نمونه به یکی آز آنها اشاره شد.
تاریخچه دجال به قبل از اسلام بر می گردد. در کتاب انجیل نیز از دجال نام برده شده و گفته شده که دجال به معنای دروغگو و گمراه کننده است. و چنین استفاده می شود که داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بین نصاری شایع بوده و در انتظار خروجش بوده اند. در اسلام نیز از دجال سخن به میان آمده و روایاتی در این موضوع از فریقین وارد شده که روایات اهل سنّت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه وجود دارد و اکثر روایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته از منابع حدیثی اهل سنّت می باشد.
مرحوم علامه سید محمّد صدر در جلد دوم موسوعۀ ارزشمند الامام المهدی با عنوان تاریخ الغیبه الکبری بحث مفصلی را به بررسی دجال اختصاص داده است. ایشان معتقدند که اخبار دجال دو اشکال جدی دارد. اول؛ ضعف سندی. دوم؛ دلالت بر معجزات گمراه کننده که به لحاظ قوانین کلامی محال است. زیرا خداوند قدرت خرق عادت و اظهار معجزه را به افراد گمراه و گمراه کننده واگذار نمی کند.
عده ای از بزرگان، دجال را نماد و سمبل می دانند و این نکته را باید توجه داشت که نظریۀ دیگری نیز درباره دجال وجود دارد و آن اینکه بعضی دجال را جزء اشراط الساعة و علائم قیامت شمرده اند. اگر این مطلب پذیرفته شود پرونده دجال در باب علائم ظهور بسته خواهد شد. خصوصاً که بعضی روایات این برداشت را تأیید می نمایند. از جمله روایتی از پیامبر اکرم(ص) که ده نشانه قبل از وقوع قیامت را شمارش می فرمایند. از جمله خروج دجال، که در منابع مختلف و معتبر این روایت نقل شده است.
نکته بعدی محل خروج دجال است که در روایات مکان های مختلفی برایش نقل شده است.از جمله اصفهان، خراسان، سیستان. و همچنین سرنوشت دجال که عاقبت به دست چه کسی به هلاکت می رسد؟ در این باره بعضی روایات قائلند که به دست حضرت عیسی و بعضی به دست حضرت مهدی(عج).
2- سید حسنی: بر اساس احادیث و روایات خروج سید حسنی از نشانه های ظهور حضرت مهدی(عج) است.
سید حسنی پس از دوران طولانی زمام امور، مناطقی را به دست می گیرد و اندکی پیش از زمان ظهور به سوی عراق و کوفه می رود و از دیلم و قزوین تا کوفه زمین را از لوث وجود ظالمان پاک می کند و سرانجام کوفه را محل اقامت خویش قرار می دهد. مدتی در کوفه اقامت می نمایند و سپس خبر ظهور مهدی(عج) به ایشان می رسد. سید با یارانش محضر حضرت مشرف می شون و از آن حضرت مطالبۀ دلایل امامت و موارث انبیاء می نمایند.
3- قیام سید خراسانی: قیام سید خراسانی یکی از علائم و نشانه ظهور مهدی است و روایات زیادی در این زمینه وجود دارد. خروج خراسانی،سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است. و برخی از روایات؛ خراسانی و سفیانی به دو اسب مسابقه تشبیه شده اند که خراسانی از مشرق و سفیانی از مغرب به کوفه در حرکت اند. در مجموع از روایات چنین استفاده می شود که قیام سید خراسانی از مشرق زمین آغاز و به سوی عراق به پیش می رود. فرماندهی نظامی این سپاه را مردی به نام شعیب بن صالح به عهده دارد و نبرد سختی بین سپاه خراسانی و سفیانی در می گیرد و خراسان فاتح میدان خواهد بود و سر انجام نیز با امام زمان(عج) بیعت می کند.
علائم حتمی
1- سفیانی: باید توجه داشت که برعکس دجال، سفیانی در منابع شیعی ذکر شده، در حالی که در منابع اهل سنت نامی از او به میان نیامده است. در خصوص سفیانی دو دسته روایت داریم.
دسته اول اینکه پیش از ظهور حضرت حجت(عج) مردی از نسل ابوسفیان خروج می کند. او مردی است ظاهرالصلاح و به ذکر خدا مشغول؛ ولی پلید و فریبه کار است و دولت عباسی را برای همیشه منقرض می کند و شیعیان زیادی را به قتل می رساند و از ظهور آن حضرت اطلاع می یابد.لشگری برای کشتن آن حضرت می فرستد که در بیابان بین مکه و مدینه در زمین فرو می روند.
دسته دوم اینکه سفیانی جنبۀ توصیفی دارد نه شخصی. یعنی در مقابل هر مرد انقلابی و مصلح راستین، یک سفیانی قد علم خواهد کرد.
اگر دجال و سفیانی مصادیقی باشند از عناوین کلی دیگر بحث تقدم و تأخّر این دو را نمی توان مطرح نمود. زیرا در این صورت این عناوین در فرد خاص و زمان جداگانه ای ظهور پیدا نمی کنند تا در مقام مقایسۀ زمانی برآییم. لیکن اگر پذیرفته ایم که دجال فرد خاصی همچون سفیانی است در روایات نقل شده اشاره ای به تقدم و تأخر این دو نسبت به یکدیگر نشده است. همچنین اشاره ای به زمان و آشکارشدن آنها نیز نشده است، به جز یک سری علائم و نشانه که خصوصیات هر یک از این دو را مشخص می سازد تا این دو از یکدیگر تفکیک شده و خود به تنهایی علامتب برای ظهور صاحب الزمان(عج) باشند.
2- خسف بیداء: خسف فرو رفتن در زمین و زیر آوار ماندن به وسیلۀ زلزله، سیل، طوفان،موشک، بمباران و بالا آمدن آب دریا است. و بیداء نام سرزمین میان مکه و مدینه است. و وادی است چهار فرسخ دور از مدینه در طریق مکه و دنباله او دراز است.
لیکن از روایات چنین برداشت می شود که مقصود از خسف بیدا آن است که لشکر سفیانی پس از قتل و غارت در مدینه در تعقیب حضرت مهدی(عج) به سوی مکه حرکت می کنند و چون به بیداء برسند در آنجا همه لشکر، به جز دو یا سه نفر،خسف خواهند شد.
3- ندای آسمانی: از علامات ظهور، وجود چندین ندا و چندین منادی می باشد. از روایات وجودِ سه منادی بدست می آید:
اول؛ امام عصر(عج) است که در موقع ظهور به صدائی که همۀ عالم بشنوند، خود را معرفی می کند و مردم را به سوی خود دعوت می نماید.
دوم؛ نداهائی از آسمان که در بعضی روایات تصریح شده که مندی آن جبرئیل می باشد.
سوم؛ ندائی از ابلیس.امام صادق(ع) فرمود:
صدای جبرئیل از آسمان است و صدای ابلیس از زمین، پس پیروی کنید صدای اول را و بپرهیزید از اینکه به صدای دوم فریفته شوید.
4- سید یمانی: یکی دیگر از علائم حتمی ظهور امام زمان(عج) قیام فردی به نام یمانی از شهر صنعای کشور یمن است. در مورد اسم، صفات و عملکرد او روایت چندانی وارد نشده،همین مقدار که او از طرفداران امام ژمان است و برای یاری آن حضرت از یمن حرکت می کند و به طرف امام می آید.
5- قتل نفس زکیّه: امام صادق(ع) در این باره فرموده اند:
یکی از علائم ظهور حضرت مهدی (عج) کشته شدن غلامی از آل محمد بین رکن و مقام است که نامش محمد بن حسن زکیه است.
در روایت دیگری وارد شده است بین نفس زکیه و آمدن حضرت مهدی(عج) تنها پانزده روز فاصله است. و در روایت دیگری در این خصوص آمده است که نفس زکیه از یاران و اصحاب حضرت مهدی(عج) است. آن حضرت او را قبل از ظهور خود می فرستد تا به مردم بشارت ظهور دهد، ولی اهل مکه او را در بین رکن و مقام می کشند.
5- شرایط و زمینه ظهور:
فرق علائم با شرایط
قبل از بیان شرایط ظهور باید دقت نمود که علائم ظهور با شرایط ظهور فرق می کند که به بعضی از آنها اشاره می شود.
1- علائم به معنای نشانه فقط خبر از وقوع ظهور می دهد، اما اثری در ظهور ندارد. لیکن شرایط موجب ظهور می شود.
2- علائم ظهور موقت است، به وقوع پیوسته و تمام می شود ، اما شرایط ظهور دائمی است و بعد از به وجود آمدن باید حفظ شود والّا ظهور اتفاق نمی افتد.
3- علائم ظهور خارج از اختیار انسانها و به صورت معجزه است. اما شرایط ظهور در دست مردم است. لذا برای ایجاد شرایط باید تلاش کرد. در حالی که علائم خود واقع می شود.
4- لازم نیست همه علائم ظهور در یک زمان جمع باشد، بلکه پشت سر هم به وقوع می پیوندد. اما شرایط ظهور باید با هم جمع شود و اگر هنگام ایجاد یکی، دیگری از بین برود سودی ندارد.
5- به وقوع پیوستن علائم برای همه قابل مشاهده است. اما شرایط ظهور پنهاناست و نمی توان محقق شده یا نه.
بنابراین شرایط ظهور بسیار پر اهمیت تر از علائم ظهور است و چون اختیاری است باید در به وجود آوردن آن تلاش کرد و کمتر به دنبال تطبیق اتفاقات جاری در دنیا بر علائم در روایات بود. زیرا تا زمینه ظهور فراهم نشود، حضرت مهدی(عج) ظهور نخواهد کرد. و باید توجه داشت که زمینه ایجاد برخی از شرایط ظهور، با گذشت زمان،افزونی ظلم و جور، پیشرفت علم و دانش بشری و ارتقاء سطح آگاهی مردم دنیا و همچنین ناامید شدن مردم از حکومت های مختلف فراهم می شود و برخی زمینه های دیگر به دست دوستداران آن حضرت فراهم می آید.
اما چگونه می توان زمینه ظهور را فراهم آورد؟ برای فراهم آوردن زمینه ظهور حضرت می توان به موارد زیر اشاره کرد.
1- تحوّل جامعه بشری
2- انقلاب و تحوّل روحی افراد
3- انتظار سازنده
4- برپایی قیام ها و انقلاب های ظلم ستیز و عدالت خواهانه
زمان ظهور
برخی از روایات روز ظهور حضرت را مشخص نموده اند. لیکن هیچ یک از آنها زمان واقعی ظهور، سال و ماه آن را تعیین نکرده اند.
1- جمعه:امام صادق(ع) فرموده است: قائم ما اهل بیت، روز جمعه قیام می کند.
2- عاشورا: آن حضرت فرموده است: قائم ما که درود خدا بر او باد در روز عاشورا که روز شهادت حسین بن علی(ع) است ظهور خواهد کرد.
3- روز جمعه پس از نماز عشاء: در بعضی از روایات وقت ظهور را بعد از نماز عشاء فرموده است: ظهور قائم آل محمد(ص) روز جمعه بعد از نماز عشاء می باشد.
4- هر صبح و شام: روایاتی درباره انتظار ظهور آن حضرت در صبح و شام نیز آمده، چنان که امام صادق(ع) فرموده است: در صبح و شام منتظر فرج باشید.
همچنین در دعای عهد آمده است:
بار خدایا، ما دوباره در صبح همین روز با امام خود تجدید عهد کردیم. و هر روز که بعد از این زندگی می کنیم با او عهد می کنیم. ...
6- وقایع ظهور:
اقدامات امام زمان هنگام ظهور
الف) اقدامات حضرت در شهر مکه:
1- معرفی خویشتن
2- دفاع در برابر مهاجمان
3 نیایش
4- بیعت گرفتن
5- سخنرانی در مراسم اخذ بیعت
6 اجرای عدالت و حدود الهی
7- تکمیل تعداد یاران؛(10 هزار نفر اصلی)
8- تعیین حاکم برای مکه
9- خروج از مکه و عزیمت به مدینه.
ب) دیگر اقدامات امام هنگام ظهور:
1- گسترش عدالت و تشکیل حکومن اسلامی
2- مقابله با عالمان دین نما
3- مقابله امام با دشمنان
4- ویرانی برخی مساجد
نحوه ی پیروزی و غلبه جهانی امام
1- برخورد جدی و قدرتمندانه با ستمگران
2- آمادگی جهان
3- سلاح برتر و مدرن
4- سلاح علم و دانش
امداد های غیبی در انقلاب جهانی
آیا حضرت با انجام کراماتی ممشکلات را از سر راه بر می دارد، مانند اینکه خداوند ملائکه را به یاری حضرت می فرستد؟
در برخی روایات سخن از نیروهایی است که دارای خصوصیات فرشتگان هستند و منتظر ظهور حضرتند تا او را یاری کنند. به ذکر برخی از روایات در این زمینه می پردازیم:
1- رعب و ترس: امام صادق(ع) می فرماید: قائم ما اهل بیت با ترس و رعب یاری می شود.
و نیز می فرماید:
خداوند حضرت قائم را به سه لشکر یاری می دهد: فرشتگان مؤمنان، ایجاد رعب در دل دشمن.
2- فرشتگان و جنّیان: حضرت علی (ع) می فرماید:
خداوند حضرت مهدی(عج) رابا فرشتگان، جن و شیعیان مخلص یاری می کند.
3- فرشتگان زمین
4- تابوت حضرت موسی(ع).
سلاح جنگی امام زمان(عج)
در خصوص ابزار قیام آن حضرت در روایات تعبیر بالسیف؛ با شمشیر آمده است. اکنون سخن اینجا است که چگونه با شمشیر می توان بر هزاران پوند بمب های هسته ای که برای ویران ساختن کره ی زمین کافی است، مقابله کرد؟ در این باره چندین پاسخ وجود دارد که به بیان پاره ای از آنها می پردازیم:
الف) برخی در پاسخ می گویند: همانطور که در روایات آمده است، امام زمان(عج) با شمشیر قیام خواهد کرد؛ ولی این قیام زمانی خواهد بود که منبع انرژی همچون نفت ، گاز و... و ذخایر آن پایان یافته است و استفاده از ابزار ها و اختراعاتی که متکی به این انرژی ها هستند، نا ممکن شود. در این حال بشر به همان وضع نخستین باز می گردد، و آن گاه تسلط بر قدرت های جهان خوار با شمشیر، چندان دور از ذهن نخواهد بود.
ب) عده ای دیگر معتقدند که خروج امام زمان(عج) با شمشیر کنایه از نبرد است و این روایات در مقام بیان نوع سلاح نیست؛ بلکه از آن جهت که در زمان صدور این روایات، سلاحی جز شمشیر برای مخاطبان قابل تصور نبوده است، از این تعبیر استفاده کرده اند. معنای مدنظر از این تعبیر چنین بوده که جنگ و درگیری در برنامه های انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) قرار دارد.
7- رجعت:
تعریف رجعت
رجعت عبارت است از رجوع و برگشتن بعد از رفتن و در اصطلاح برگشتن بدن به دنیا بعد از مرگ پس از ظهور امام زمان(عج).
امکان رجعت
رجعت مانند محشور شدن در قیامت است. همان خدایی که همه را در قیامت محشور می کند، برای رجعت عده ای را بر می گرداند.
و در طول تاریخ نیز بارها مردن و زنده شدن و برگشتن اموات دیده شده است. قدرت بی نهایت خداوند ایجاب می کند همانگونه که توانسته انسان را از نطفه به وجود آورد. پس از مردن نیز می تواند او را دوباره به دنیا باز گرداند. زیرا قدرت خدای متعال بر همه ممکنات احاطه دارد. احدی از پیروان ادیان آسمانی در این امر تردید نداشته است.
بنابراین اگر کسی بخواهد امکان رجعت را انکار کند، باید به یکی از دو امر گردن نهد: یا قبول کند که زنده شدن مردگان حتی در روز رستاخیز به طور کلی محال است، که التزام به این امر مخالف اصل پذیرفته شده عقلی و دینی معاد است. یا اینکه قدرت خداوند را نسبت به زنده کردن مردگان نفی می کند، در حالی که هیچ شکی در قدرت خداوند وجود ندارد. بلکه این مطلب نسبت به امت های گذشته بارها تحقق یافته است.
بنابراین می توان گفت هم قابلیت قابل زنده شدن و بازگشت به دنیا، و هم فاعلیت فاعل یعنی قدرت خداوند محرز و غیر قابل انکار است.
کیفیت رجعت
طبق تعریفی که ارائه شد؛ رجعت پس از ظهور امام زمان (عج) و قبل از قیامت اتفاق خواهد افتاد. در رجعت انسانها با همان صورت انسان کامل که قبلأ بوده، بر می گردند و این گونه نیست که دوباره تولد پیدا کنند. زیرا محال است یک چیزی که بوده و به کمال رسیده دوباره به عدم برگردد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد درباره افرادی است که رجعت می کنند! در بعضی از روایات به این نکته اشاره شده است. امام صادق(ع) فرمودند:
رجعت برای همه انسانها نیست ، بلکه فقط کسانی که مؤمن خالص یا کافر خالص هستند بر می گردند.
رجعت کنندگان
1- پیامبران.
2- رجعت ائمه (ع).
3- رجعت یاران حضرت.