وبلاگ فرهنگی بوی سیب

برای آموزش و ارائه ی مطالب فرهنگی و محتوایی ایجاد شده است

وبلاگ فرهنگی مذهبی بوی سیب برای ارائه ی مطالب فرهنگی، مذهبی، علمی و آموزشی ایجاد شده است.
تمامی مطالبی که در این وبلاگ ارائه میشود نذر یوسف زهرا(س)؛ حضرت مهدی(عج) میباشد و کپی برداری از آنها با ذکر صلوات برای سلامتی آن حضرت آزاد میباشد.
برای تبادل لینک هم مارا لینک کرده و یا لوگوی وبلاگ ما را که در بالای صفحه ی اول قرار دارد را در وبلاگ خود قراردهید و از قسمت نظرات به ما اطلاع بدهید تا لینکتان کنیم.
التماس دعا

مالک اشتر و مرد بازاری

پنجشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۳۸ ق.ظ

رسم جوانمردان(مالک اشتر و مرد بازاری)

مردی درشت استخوان و بلند قامت که اندامی ورزیده و چهره ای آفتاب خورده داشت و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهره اش گذاشته بود، با قدمهای مطمئن و محکم از بازار کوفه می گذشت. از طرفی دیگر مردی بازاری در دکانش نشسته بود. او برای آنکه موجب خنده رفقا را فراهم کند، مشتی زباله به طرف آن مرد پرت کرد. مرد عابر بدون اینکه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بکند، همان طور با قدمهای محکم و مطمئن به راه خود ادامه داد. همینکه دور شد یکی از رفقای مرد بازاری به او گفت:« هیچ شناختی که این مرد عابر که تو به او اهانت کردی که بود؟!»

برای خواند ادامه ی داستان به ادامه ی مطلب برید...

- نه، نشناختم! عابری بود مثل هزاران عابر دیگر که هر روز از جلوی چشم ما عبور می کنند، مگر این شخص که بود؟

- عجب! نشناختی؟! این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف، مالک اشتر نخعی بود.

- عجب! این مرد مالک اشتر بود؟! همین مالکی که دل شیر از بیمش آب می شود و نامش لرزه براندام دشمنان می اندازد؟

- بلی مالک خودش بود.

- ای وای به حال من! این چه کاری بود که کردم! الان دستور خواهد داد که مرا سخت تنبیه و مجازات کنند. همین حالا می روم و التماسش می کنم تا مرا ببخشد.

به دنبال مالک اشتر رفت دید او راه خود را کج کرد و به مسجد رفت، دید به نماز ایستاد. منتظر شد تا نمازش را سلام داد. رفت و با تضرع و لابه خود را معرفی کرد و گفت:«من همان کسی هستم که نادانی کردم و به تو جسارت نمودم.»

مالک: « ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم مگر به خاطر تو، زیرا فهمیدم تو خیلی نادان و جاهل و گمراهی، بی جهت به مردم آزار می رسانی. دلم به حالت سوخت. آمدم درباره تو دعا کنم و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم. نه ، من آن طور قصدی که تو گمان کرده ای درباره تو نداشتم.»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی